ن : مهران
ت : شنبه 4 خرداد 1392
ز : 15:11 |
+
درگیر رویای تو ام ، منو دوباره خواب کن
دنیا اگه تنهات گذاشت ، تو منو انتخاب کن...
دلت از آرزوی من ، انگار بی خبر نبود
حتی تو تصمیمای من ، چشمات بی اثر نبود...
خواستم بهت چیزی نگم ، تا با چشام خواهش کنم
درا رو بستم روت تا ، احساس آرامش کنم...
باور نمی کنم ولی ، انگار غرور من شکست
اگه دلت می خواد بری ، اصرار من بی فایده است...
هرکاری می کنه دلم ، تا بغضمو پنهون کنه
چی می تونه فکر تو رو ، از سر من بیرون کنه؟؟؟
یا داغ رو دلم بزار ، یا که از عشقت کم نکن
تمام تو سهم منه ، به کم قانعم نکن...
خواستم بهت چیزی نگم ، تا با چشام خواهش کنم
درا رو بستم روت تا ، احساس آرامش کنم...
باور نمی کنم ولی ، انگار غرور من شکست
اگه دلت می خواد بری ، اصرار من بی فایده است...
نظرات شما عزیزان: