ن : مهران
ت : شنبه 4 خرداد 1392
ز : 15:21 |
+
یکی از فامیلمون تو دبی زندگی میکنه. اون روز دوستم بهم میگه یعنی اونجا عربی صحبت میکنه؟! بهش گفتم پـَـ نـَـ پـَـ فارسی صحبت میکنه، واسش زیر نویس عربی گذاشتن.@@@@@@
به موهام ژل میزدم دوستم میگه داری ژل میزنی؟ میگم : پـَـ نـَـ پـَـ موهام کم پشت شده دارم آب بینی میزنم تا یکم پرپشت شه.@@@@@@
به دوستم میگم میدونستی آمریکا به کانادا متصله؟ میگه از طریق خشکی؟ پـَـ نـَـ پـَـ از طریق بلوتوث.@@@@
سگ خریدیم اندازه خر ، بستیمش توی باغ ! اومده میگه اینو خریدید واسه امنیت؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ خریدیم باغو بیل بزنه !@@@@@
بهش میگم نونوائی قیامت بود. میگه:یعنی شلوغ بود؟ میگم:پـَـ نـَـ پـَـ گناهکارا رو مینداختن تو تنور، به نیکوکارا هم نونِ مجانی میدادن.@@@@@@
زﻧﮓ زدم ادارﻩ ﻣﺨﺎﺑﺮات ﺑﻪ زﻧﻪ ﻣﯿﮕﻢ ﺧﺎﻧﻮم ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺧﻂ ﺗﻠﻔﻦ ﻣﺎ ﺑﻮق ﻧﻤﯿﺨﻮرﻩ،! زﻧﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﺮاﺑﻪ؟ ﮔﻔﺘﻢ پـَـ نـَـ پـَـ ﺳﺮﻣﺎ ﺧﻮردﻩ ﺻﺪاش ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺟﯿﺰی ﻧﻤﯿﮕﻪ. زﻧﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﻓﺮدا ﺑﺎ ﻣﺪرک ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺑﯿﺎﯾﺪ اﯾﻨﺠﺎ.ﮔﻔﺘﻢ ﺑﯿﺎم ﻣﺨﺎﺑﺮات؟ زﻧﻪ ﮔﻔﺖ پـَـ نـَـ پـَـ ﺑﺮو داروﺧﻮﻧﻪ ﺑﮕﻮ ﺗﻠﻔﻨﻢ ﺻﺪاش در ﻧﻤﯿﺎد ﺑﻬﺶ ﻗﺮص ﺑﺪﯾﺪ!! @@@@@@
رفتم نونوایی یارو میپرسه نون میخوایید؟ پـَـ نـَـ پـَـ اومدم دست و پامو آردی کنم برم سروقت شنگول و منگول.@@@@@@
نظرات شما عزیزان: